بیش از هزار وصیت نامه شهید خوانده ام
وصیت نامه شهید مجید ابوطالبی، آرامیده درکهف الشهدا(قسمت اول)
ولاتحسبنالذین قتلوا فیسبیلالله امواتاً بل احیاء عندربّهم یرزقون.
بسمالله الرحمن الرحیم
و این است وصیتنامه بنده خدا «مجید ابوطالبی» که در کمال هوشیاری و آگاهی نوشته شده است. باشد که مرگم حرکتی نو و خدایی را به نبال داشته باشد و ریخته شدن خونم هشداری باشد بر آنان که هنوز در خواب هستند و جوششی در تداوم خونین شهیدان و پویشی در مسیر سالکان راه الله.
انشاءالله
به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان
فَوقَ کُلُّ ذِی بَرِ بِرُّ حَتّی یُقتَلُ فی سَبیلِاللهِ
بالادست هر نیکوکاری نیکوکار دیگری است تا اینکه در راه خدا شهید شود، همین که شهید شد دیگر بالادست ندارد.
با نام خدا سخن را آغاز میکنم؛ چون نام اوست که به ما حرکت و برکت میدهد، چون اوست خالق ما و چون اوست رازق ما و بر ماست که در همه حال به یاد او باشیم و شکر نعمتهای او را به جا بیاوریم.
با سلام بر پیغمبر اسلام و ائمه معصومین (علیهالسلام) و با سلام بر امام زمانمان امام دوازدهم و نائب بر حقّش امام خمینی (رحمهاللهعلیه) و با سلام بر یاران و بازُوان پرتوان و پیروان راستین ولایت فقیه از جمله آیتالله مشکینی و با سلام بر رئیسجمهور مکتبیمان آیتالله خامنهای و با سلام بر رئیس مجلسِمان و نماینده اماممان در شورای عالی دفاع و با سلام بر دولت مکتبی و وزرا و نمایندگان مجلس و رئیس قوه قضائیه و همه دولتمردان در خط امام.
و با سلام بر همه دوستان و آشنایان و همکاران چه در سپاه و چه در بسیج و چه در محله خودمان و چه یاران و هم سنگران قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب و با سلام بر پدر و مادر و خواهران و برادران عزیزم.
و با درود بر همه شهدای اسلام و معلولین و مجروحین جنگی و بر همه امّت حزبالله و بر همه آزادیخواهان و مظلومان جهان، چه شیعه و چه سنی و چه ادیان دیگر.
سخن را آغاز میکنم
شاید این آخرین نوشتههای من و به قولی وصیتنامه من باشد. آری، کسانی که مرا میشناسید، شاید این مطالب که مینویسم به گوش همه آشنا باشد، ولی مِنباب تذکر میگویم و سرانجام این فکر و ذکر من و آخرین حرفها و سخنان من قبل از حرکت بهسوی کربلا و زیارت قبر ششگوش امام حسین (علیهالسلام) است.چون امام امّت خمینی کبیر رسیدگی به کارهای خانوادههای شهدا را خیلی بالا و واجب میدانستند در این قسمت با توجه به تمام نواقص به خدمت مشغول بودهام و در طول این مدّت شاید بیش از هزار وصیتنامه و زندگینامه شهدا را خواندهام
اکنون که این وصیتنامه را مینویسم درست 29 شهریور است؛ یعنی سالروز تولد من و سالروز ورود من به سپاه و سالروز جنگ تحمیلی و بالاخره اولین روز وصیتنامه من که به خواست خدا یا شهید میشوم و یا این شهادتنامه را برای امام حسین (علیهالسلام) در کربلا خواهم خواند چرا که ما باهم پیمان بستهایم آنقدر شهید بدهیم تا سرانجام کربلا را آزاد کنیم و اکنون پس از 70 روز انتظار سرانجام اولین مرحله عملیات یعنی تصرف ارتفاعات مشرف به سومار و گیلانغرب فرا میرسد و در پایان دومین سالگرد جنگ تحمیلی، امیدوارم موفّق به دریافت خبرهای خوشی شوید. البته این سالگرد مصادف شده است با ماه ذیالحجه؛ درست در ماهی که حسین بن علی (علیهالسلام) حج را رها و به سوی کربلا حرکت میکند و من این تقارن را به فال نیک میگیرم و امیدوارم هرچه زودتر دل شما ای امت حزبالله که در پشت جبهه یار و پشتیبان رزمندگان هستید شاد شود و خانوادههای شهدا و مجروحین و معلولین نایل به زیارت کربلا شوند.
در طول دو سالی که من در سپاه بودهام کارم در واحد روابط عمومی در قسمتهای فرهنگی، سیاسی و تبلیغاتی بوده و یکی از مسئولیتهای آن زمان نیز رسیدگی به وضع فرهنگی و تبلیغاتی خانواده شهدا؛ و چون امام امّت خمینی کبیر رسیدگی به کارهای خانوادههای شهدا را خیلی بالا و واجب میدانستند در این قسمت با توجه به تمام نواقص به خدمت مشغول بودهام و در طول این مدّت شاید بیش از هزار وصیتنامه و زندگینامه شهدا را خواندهام و روی آن کار کردهام و اینک که در مقام نوشتن وصیتنامهای برای خود برآمدهام، بسیار مشکل میتوان قلم را برداشت و بر روی کاغذ آورد و نامه شهادت نوشت؛ چرا که من وصیتی ندارم.
در تهران که بودم قصد داشتم یک چنین کاری بکنم و با توجه به کلیه وصیتنامههای شهدا (البته شهدای سپاه و بسیج) ، یک شهادتنامه که وجه مشترک کلیه وصیتنامهها و نکات عمیق آنها باشد چاپ کنم که بالاخره هم موفق شدم و زندگینامه شهدای کردستان به چاپ رسید که البته اگر زنده ماندیم و به تهران بازگشتیم سعی خواهیم کرد که زندگینامه تمامی شهدا را که تا حدودی نیز آماده چاپ شده به طور مسلسل وار برای استفاده امّت حزبالله و در صورت موافقت مسئولین سپاه به چاپ برسانیم؛ تا بدین وسیله بتوانیم سطح فرهنگ شهادت را در جامعه بالا ببریم.
و امّا ببینیم که وصیتنامه شامل چه چیزهایی میشود که به نظرم امور شخصی و مادّی و مسائل دیگری از قبیل نماز و روزه و ارث و... یک قسمت ساده و عادی است و قسمت اساسی وصیتنامه که فکر میکنم از قسمت اوّل مهمتر و اصولیتر میباشد، امور دینی - فرهنگی - اجتماعی - سیاسی - معنوی - و اخلاقی است که در واقع همان خط مشی شهید و رساندن پیام شهید است زیرا با اولین قطره خون شهید که به زمین میریزد گناهان او آمرزیده میشود و به ملکوت اعلی میپیوندد، ولی مسئله دیگر که همان پیام خون شهید است به قوّت خود باقی است که توسط وصیتنامه و یا شهادتنامه و یا از طریق دوستان و آشنایان شهید و فامیل و پدر و مادر و... باید رسانده شود و این تأثیر و این پیام است که خون شهدا است تا نه تنها خون شهید به هدر نرود، بلکه هر قطره آن به هزاران قطره تبدیل شده و در جامعه روح شهادتطلبی اوج بگیرد.
یک وصیتنامه که در حقیقت میتواند دستور زندگی و ادامه راه برای بازماندگان شهید و دوستان و... باشد، باید به دور از هرگونه نوشته و یا مطالبی باشد که این هدف را در بر نداشته باشد
من در این نوشتار قصد ندارم پیرامون شهادت و شهید و ارج و مقام او بنویسم؛ زیرا که این را به همه پویندگان راه شهادت واگذار کردهام و در این مورد میتوانید از قرآن و نهجالبلاغه و صحیفه سجادیه و... کمک بگیرید و نیز در عصر خود میتوانید از کلمات روحپرور امام و آیتالله مشکینی و آیتالله شهید مطهری و شهید مظلوم بهشتی و رئیسجمهور شهید رجائی و نخستوزیر شهید باهنر و برادر رفسنجانی و... بهره گیرید.
من در اینجا فقط میخواهم از نکاتی صحبت کنم که ماهیت وجودی یک شهید به-آن بسته است و آن هدف، نیّت شهید است و جزئی هم از مسائل پست مادی و... خواهم نوشت.
1- خط مَشی شهیدی که برای آن به میدان شهادت رفته و از همه امور دنیوی دست کشیده و شهادت را برگزیده است.
2- پیام شهید به امام زمانش و نائب او امام خمینی (رحمهالله علیه) و اعلام پشتیبانی از اصل ولایت فقیه که اگر این پیروی نباشد و به میدان جنگ برود، خود را با دست خود هلاک کرده است.
3- پیام به روحانیت مبارز و پیرو خط امام و شخصیتها و مسئولان مملکتی اعم از قوه مجریه و قضائیه و مقننه و شورای نگهبان.
4- پیام به ارگانها و سازمانهای در خط امام.
5- پیام به دوستان و آشنایان و همکاران و بچههای محل و پدر و مادر و برادر و خواهر و فامیل.
6- پیام به کشورهای خارجی و ابرقدرتها و کلیه کسانی که در زمین فساد میکنند (آمریکا، شوروی، انگلیس، فرانسه، اسرائیل و کشورهای مرتجع عرب و...).
7- پیام به ضدّ انقلاب و گروهکهای وابسته داخلی و خارجی.
8- و بالاخره یک نتیجهگیری کلی و...
تا اینجا مطالب را به طور فهرستوار نوشتم چرا که اصولاً یک وصیتنامه که در حقیقت میتواند دستور زندگی و ادامه راه برای بازماندگان شهید و دوستان و... باشد، باید به دور از هرگونه نوشته و یا مطالبی باشد که این هدف را در بر نداشته باشد.
ادامه دارد...
بخش فرهنگ پایداری تبیان
منبع: خبرگزاری ایسنا